جدول جو
جدول جو

معنی سبقت جستن

سبقت جستن
پیشی جستن، پیش افتادن، جلو افتادن، پیشی گرفتن، تلاش کردن برای پیش افتادن
تصویری از سبقت جستن
تصویر سبقت جستن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سبقت جستن

سبقت جستن

سبقت جستن
پیشی جستن. پیش افتادن خواستن:
مروت نیست سبقت جستن از کوتاه پروازان
وگرنه نامه ام پیش از کبوتر میتواند شد.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

سبقت جستن

سبقت جستن
پیشی جستن، تقدم جویی کردن، تقدم جستن، سبق بردن، پیش افتادن، پیش دستی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد