معنی زال
- زال
- آنکه موهای سر، ابرو و مژه هایش سفید است، مبتلا به بیماری زالی، پیر فرتوت و سفیدمو، به ویژه زن پسر،
برای مثال رشته تا یکتاست آن را زور «زالی» بگسلد / چون دوتا شد عاجز آید از گسستن زال زر کنایه از دنیا،(سنائی - ۱۶۴) ،برای مثال این زال سرسپید سیه دل طلاق ده / آنک ببین معاینه فرزند شوهرش (خاقانی - ۲۲۰)
