معنی روان کردن
- روان کردن
- روان گردانیدن، روان ساختن، جاری کردن، جریان دادن، کنایه از ازبر کردن درس یا مطلبی،
برای مثال ما طفل مکتبیم و بود گریه درس ما / ای دل بکوش تا سبق خود روان کنیم ، کنایه از رواج دادن، روغن زدن و نرم کردن، روانه کردن، گسیل داشتن، فرستادن، به راه انداختن(ابوالقاسم فندرسکی - لغتنامه - روان کردن)
