معنی رم کردن - فرهنگ فارسی عمید
معنی رم کردن
- رم کردن
- از جا در رفتن، گریختن از پیش کسی یا چیزی از روی ترس، رم خوردن، رم زدن
تصویر رم کردن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با رم کردن
رم کردن
- رم کردن
- ترسیدن و گریختن رم کردن، احتراز کردت بسبب نفرت و کراهت
فرهنگ لغت هوشیار