جدول جو
جدول جو

معنی رغیبه

رغیبه
مفرد واژۀ رغائب، امر خوب و پسندیده، هر چیز پسندیده و مرغوب، عطا و بخشش بسیار
تصویری از رغیبه
تصویر رغیبه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رغیبه

رغیبه

رغیبه
هر امر مرغوب. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از آنندراج). چیزی مرغوب. (دهار) ، عطای بسیار. ج، رغائب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). و از آن است ’لیلهالرغائب’ و ’صلوهالرغائب’ للتی یرغب فیهمالما فیهما من الثواب العظیم. (ناظم الاطباء). عطای بسیار. (مهذب الاسماء) (دهار) ، فراخ شکم از هر چیزی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

مغیبه

مغیبه
مغیبه در فارسی مونث مغیب گمشده مغیبه در فارسی مونث مغیب شو گم مونث مغیب زنی که شوهر وی غایب باشد، جمع مغیبات. مونث مغیب، جمع مغیبات
فرهنگ لغت هوشیار