جدول جو
جدول جو

معنی درما

درما
خرگوش، پستانداری علف خوار و از راستۀ جوندگان، با گوش های دراز، لب های شکاف دار، دست هایی کوچک تر از پاها و دم کوتاه، در علم نجوم ارنب
تصویری از درما
تصویر درما
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با درما

درما

درما
درماء. خرگوش. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). و رجوع به درماء شود
لغت نامه دهخدا

درما

درما
ابن عوف بن ثعلبه. بطنی است از ثعلبه بن سلامان، و درما اسم مادر ثعلبه است که بدان شهرت یافت، و نام او عمرو بوده است. (از صبح الاعشی ج 1 ص 322)
لغت نامه دهخدا

دریا

دریا
دریا، نام فرزند علاالدین عماد شاه، توده بسیار بزرگی از آب شور که بخش وسیعی از زمین را در بر گرفته و کوچکتر از اقیانوس است
دریا
فرهنگ نامهای ایرانی

درنا

درنا
پرنده ای بزرگ و وحشی با پاهای بلند و گردن دراز شبیه لک لک که به صورت گروهی پرواز می کند، نام یکی از صورتهای فلکی
درنا
فرهنگ نامهای ایرانی