جدول جو
جدول جو

معنی خیربوا

خیربوا
هل، درختی کوتاه با گل های ریز سفید شبیه گل باقلا که بیشتر در هندوستان به ثمر می رسد و از سه سالگی به بار می نشیند، میوۀ این درخت که کوچک صنوبری و به اندازۀ بند انگشت با پوست تیره رنگ و دانه های خوش بو که برای خوش بو ساختن برخی از خوراکی ها به کار می رود، هیل، قاقله، شوشمیر، لاچی، هال
تصویری از خیربوا
تصویر خیربوا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خیربوا

خیربوا

خیربوا
هیل کوچک. قاقلۀ صغار. (ناظم الاطباء). خیربواء
لغت نامه دهخدا

خیربواء

خیربواء
هیل. هیل بوا. قاقلۀ صغار. هل. (از منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب)
لغت نامه دهخدا

شیربها

شیربها
انعامی که پس از باز گرفتن کودک از شیر به دایه وی می دهند، مزد دایگی و شیر به کودک دادن
فرهنگ لغت هوشیار

زیربنا

زیربنا
مساحت ساختمان، زمینی که در آن ساختمان بنا شده است، اساس، بنیان، زیرساخت
زیربنا
فرهنگ فارسی معین

شیربها

شیربها
پول یا چیز دیگر که داماد در وقت ازدواج به پدر و مادر عروس دهد
شیربها
فرهنگ فارسی معین