گیاهی خودرو با شاخه های باریک، برگ های دراز و گل های کوچک زرد رنگ، دانه های سرخ رنگ این گیاه که در غلاف نازکی جا دارد و به عنوان ملین استفاده می شود، خاکشی، خاکشو، شفترک جانوری ریز سخت پوست و سرخ رنگ شبیه دانۀ خاکشیر که در آب های شیرین راکد مانند آب حوض و آب انبار یافت می شود و گاه ممکن است حامل میکروب باشد، توتو خاکشیر یخ مال: شربتی که از شکر، یخ و خاکشیر تهیه می شود
گیاهی است از تیره صلیبیان که بطور خودرو در باغها و صحراها میروید. ارتفاع آن به نیم متر میرسد شاخه هایش باریک و برگها دار از و گلها کوچک و زردند دانه های آن که سرخ اند و در غلافی جا دارند در پزشکی مورد استعمال دارند، جانوری ازتیره سخت پوستان از شاخه بند پاییان که قرمز رنگ و شبیه دانه های خاکشیر گیاهی است و در آبهای حوض و آب انبارهای آلوده دیده میشود توتو
خاکشو، خاکشی، خوب گلان، خُبَّه، خَفَبج، شفترک، رجوع به خاکشور و خاکشی در این لغت نامه شود، خاکشیر گیاهی است خردو از نباتات کروسیفر، بوتۀ آن بلند و در حدود نیم متر میباشد، دارای ساقۀ مستقیمی است که شاخه های فرعی از آن منشعب شده و برگهایش شبیه برگ ترب است و گلهای ریز زردش دور هم جمع شده دسته های متعدد تشکیل میدهد، میوۀ آن هم شبیه بمیوۀ ترب است یعنی غلافی است که دانه های تخمش در آن قرار گرفته و همین تخم خاکشیر است که بنام خاکشیر معروف است و در طب ایرانی مصرف میشود، (از فرهنگ روستائی یا دائره المعارف فلاحتی تقی بهرامی ص 485 و 486)
دهی است از دهستان کاریزنو بخش تربت جام شهرستان مشهد واقع در 53 هزارگزی شمال باختری تربت جام و یک هزارگزی خاور مالرو عمومی تربت جام به فریمان، ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای معتدل و 112 تن سکنه که مذهبشان شیعه و زبانشان ترکی است، آب آنجا از قنات و محصولاتش غلات و پنبه است و شغل اهالی زراعت و راه مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
این کلمه مبدل خاک شوی است و بمعنی کسی که خاک کار خانه زرگران و خاک رهگذرها را به آب بشوید تا زر گم گشته و جز آن که دروست از آن برآید و ریگ بیز عبارت از همین است، قدسی در قصۀ جهجهار بندیله و افتادن زرهای او بدست لشکر پادشاهی گفته: زر از خاکشوری گذشت از کرور بلی کیمیاگر بود خاکشور، (آنندراج)، ، زارع، برزگر، کشاورز، (یادداشت بخط مؤلف)
گیاهی است از تیره صلیبیان که بطور خودرو در باغها و صحراها میروید. ارتفاع آن به نیم متر میرسد شاخه هایش باریک و برگها دار از و گلها کوچک و زردند دانه های آن که سرخ اند و در غلافی جا دارند در پزشکی مورد استعمال دارند، جانوری ازتیره سخت پوستان از شاخه بند پاییان که قرمز رنگ و شبیه دانه های خاکشیر گیاهی است و در آبهای حوض و آب انبارهای آلوده دیده میشود توتو
خاکشیر، گیاهی خودرو با شاخه های باریک، برگ های دراز و گل های کوچک زرد رنگ، دانه های سرخ رنگ این گیاه که در غلاف نازکی جا دارد و به عنوان ملین استفاده می شود، خاکشو، شِفتَرَک جانوری ریز سخت پوست و سرخ رنگ شبیه دانۀ خاکشیر که در آب های شیرین راکد مانند آب حوض و آب انبار یافت می شود و گاه ممکن است حامل میکروب باشد، توتو
خاکشو که عربان بزرالخمخم خوانند و علف آن را به شتر دهند، (برهان قاطع)، نام داروئی که بنام خوب گلان شهرت دارد، (غیاث اللغات) (آنندراج)، خُبَّه (به لغت اصفهانیان)، گیاهی است که دانه های آن قرمز و لعاب بسیار دارد و بیشتر در ایران جنس سیسنبریوم سوفیا دیده میشود، (از کتاب گیاه شناسی حسین گل گلاب)، خَفَبج، - امثال: خاکشی نبات بحلقم نکرده ای، یعنی لطف و محبتی که چنان باید نکرده ای، فلان خاکشی مزاج است، یعنی سازگار و سازنده با هر جریانی است، - خرد و خاکشی، ریزریز، بسیار خرد، - خاکشی یخ مال، خاکشی که بایخ سایند تا سخت سرد شود و بیمار را دهند در بیماری اسهال، رجوع به خاکشو و خاکژی و خاکشیر شود، ، حیوانهای ریز برنگ سرخ و مایل بتدویر که غالباً در حوضها که آب مانده دارند پیدا آید