معنی خاستن خاستن خاستَن بلند شدن، برپا شدن، ایستادن، برخاستن، خیزیدنظاهر شدناز میان رفتننشئت گرفتن بلند شدن، برپا شدن، ایستادن، برخاستن، خیزیدنظاهر شدناز میان رفتننشئت گرفتن تصویر خاستن فرهنگ فارسی عمید