جدول جو
جدول جو

معنی حلاجت

حلاجت
پیشۀ حلاج، پنبه پاک کنی، پنبه زنی، جدا کردن پنبه از پنبه دانه، فلخودن، فاخیدن، حلّاجی، فرخمیدن، بخیدن، فلخمیدن
تصویری از حلاجت
تصویر حلاجت
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با حلاجت

حلالت

حلالت
روا کرد زناشویی بازن سه هله (مطلقه ثلثه) تا بتواند دگر باره به همسری شوی نخست در آید
فرهنگ لغت هوشیار

حلاجی

حلاجی
شغل و عمل حلاج، پَنبِه زَنی، جدا کردن پنبه از پنبه دانه، فَرخَمیدَن، بَخیدَن، حِلاجَت، فاخیدَن، فَلخودَن، فَلخَمیدَن
کنایه از در امری یا مطلبی دقت و بررسی کردن و درست و نادرست را از هم جدا کردن
حلاجی کردن: کنایه از در امری یا مطلبی دقت و بررسی کردن و درست و نادرست را از هم جدا کردن
حلاجی
فرهنگ فارسی عمید