معنی تیغ کوهی

تیغ کوهی: نوعی گل کم پر به رنگ زرد و شاخه های بلند و پرخار که بیشتر در کوهستان می روید، گل زرد

تصویری از تیغ کوهی — تصویر تیغ کوهی

فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تیغ کوهی

سیر کوهی

سیر کوهی: موسیر، گیاه علفی پایا خودرو و خوراکی شبیه سیر از تیرۀ نعناعیان با گل های سرخ یا بنفش که بلندیش تا ۳۰ سانتی متر می رسد و در طب قدیم برای تقویت معده به کار می رفته، سیرِ صحرایی، سَقوردیون، اُسقوردیون، اَشقَردیون، ثومِ بَرّی، بَلبوس، سیر مو

سیر کوهی

فرهنگ فارسی عمید

بیخ کوهی

بیخ کوهی: بیخ تفتی است که شوکران باشد و آنرا بیونانی تودریون گویند و بهترین آن را از تفت یزد آورند. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا)

لغت نامه دهخدا

تره کوهی

تره کوهی: طیطان. طیطانه. گندنای بری. گندنای جبلی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و رجوع به طیطان و طیطانه و ترۀ صحرایی شود

لغت نامه دهخدا

میش کوهی

میش کوهی: غُرم. (لغت فرس اسدی) (یادداشت مؤلف) : گوشت بز کوهی و میش کوهی بدو (به گوشت گاو کوهی) نزدیک باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)

لغت نامه دهخدا