معنی پوست پیازی - فرهنگ فارسی عمید
معنی پوست پیازی
- پوست پیازی
- مانند پوست پیاز، به رنگ پوست پیاز، کنایه از نازک مثلاً کاغذ پوست پیازی، کنایه از تو در تو، لادرلا
تصویر پوست پیازی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پوست پیازی
پوست پیازی
- پوست پیازی
- منسوب به پوست پیاز: مانند پوست پیاز تو در تو لا در لا عالم طبق عقیده ارسطو پوست پیازی است
فرهنگ لغت هوشیار
پوست پیرایی
- پوست پیرایی
- عمل و حرفه پوست پیرای دباغی آشری چرمگری، پوستین دوزی، آنجا که پوست پیراینددباغخانه
فرهنگ لغت هوشیار
پوست پیرائی
- پوست پیرائی
- حرفه و عمل پوست پیرا، دباغت، (تاج المصادر)، دباغی، آش گری، دبغ، (دهار)، دباغ، (دهار) (منتهی الارب)، چرم گری،
آنجا که پوست پیرایند، مدبغه، دباغخانه
لغت نامه دهخدا