معنی به جان آمدن به جان آمدن کنایه از خسته شدن و به ستوه آمدن، به تنگ آمدن، برای مثال بیا بیا که به جان آمدم ز تلخی هجر / بگوی از آن لب شیرین حکایتی شیرین (سعدی۲ - ۶۶۷)، بیزار شدن از زندگی و راضی به مرگ شدن تصویر به جان آمدن فرهنگ فارسی عمید