شراره، ریزۀ آتش که از زغال یا هیزم که در حال سوختن است جدا شود و به هوا بجهد، ضرمه، خدره، آلاوه، خدره، جمر، ژابیژ، جرقّه، جمره، لخچه، اخگر، جذوه، لخشه، ابیز، سینجر، آتش پاره، آییژ، ایژک شَرارِه، ریزۀ آتش که از زغال یا هیزم که در حال سوختن است جدا شود و به هوا بجهد، ضَرَمِه، خُدرِه، آلاوِه، خُدرِه، جَمر، ژابیژ، جَرَقّه، جَمَرِه، لَخچِه، اَخگَر، جَذوِه، لَخشِه، اَبیز، سَیَنجُر، آتَش پارِه، آییژ، ایژَک