معنی بلغور بلغور گندمی که آن را در دستاس بریزند و بگردانند که خرد شود اما آرد نشود، گندم نیم کوفته، دانۀ نیم کوبیده، برغول، فروشک، افشه، فروشهآشی که با این گندم نیم کوفته تهیه می شود تصویر بلغور فرهنگ فارسی عمید