جدول جو
جدول جو

معنی بلخچ

بلخچ
زاج سیاه، قلیا که از اشنان گرفته می شود و در صابون پزی به کار می رود، اشخار، قلیا، شخیره، لخج، شخار، خشار
تصویری از بلخچ
تصویر بلخچ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بلخچ

بلخی

بلخی
منسوب به بلخ. هر چیز که مربوط به بلخ باشد یا در بلخ ساخته شود، از مردم بلخ اهل بلخ. یا زبان بلخی. زبانی که مردم بلخ بدان تکلم کنند
فرهنگ لغت هوشیار

بلخم

بلخم
کفه ای باشد که از ابریشم یا از پشم ببافند و دو ریسمان بردو طرف آن بگذرانند و شاطران و شبانان بدان سنگ اندازند فلاخ سنگ اندازی
فرهنگ لغت هوشیار

بلوچ

بلوچ
تکۀ گوشت سرخ رنگی که روی سر خروس درمی آید، تاج خروس، خوچ
بلوچ
فرهنگ فارسی عمید

برخچ

برخچ
فرخج، زشت، نازیبا، پلید، ناپاک، در علم زیست شناسی کفل اسب
برخچ
فرهنگ فارسی عمید