ابابیل، پرستو، پرنده ای کوچک و مهاجر با بال های دراز و نوک تیز و دم دو شاخه و پرهای سیاه که زیر سینه اش خاکستری یا حنایی رنگ است، بیشتر در سقف خانه ها لانه می گذارد و حشراتی از قبیل مگس و پشه را می خورد، بلوایه، چلچله، پرستوک، بالوایه، بلسک، خطّاف، باسیج، پرستک، فرشتو، فرستوک، پالوانه، فراستوک، فراشتوک
جد سوم شیخ زاهد گیلانی، نام شیخ زاهد بنحوی که در صفوهالصفا مسطور است تاج الدین ابراهیم بن روشن امیربن بابیل بن شیخ پندار (یا بندار) الکردی السنجانی است، و گویند مادرجدش بابیل از جن بوده، لقب زاهد را پسرش سید جمال الدین به جهاتی که در آن اختلاف است به او عطا کرد، (تاریخ ادبیات برون ترجمه رشید یاسمی چ 1316 هجری شمسی ص 33)
پرستو، مخفف ابابیل و همان مرغی است که خدای تعالی ابرهه و سپاه او را که با پیلان برای خرابی خانه خدا بمکه آمده بودند بدان مرغ بسنگ انداختن هلاک کردو در قرآن مجید در سورۀ فیل بدین نحو آمده است: ’اَلَم تر کیف فَعل ربک باصحاب الفیل، اَلَم یَجعل کیدهم فی تضلیل، و ارسل علیهم طیراً ابابیل، ترمیهم بحجاره من سجیل، فجعلهم کعصف مأکول’، آیا ندیدی که چگونه کرد پروردگار تو بیاران فیل، آیا نگردانید حیلۀ ایشان را در گمراهی و فرستاد بر ایشان مرغان را گروه گروه از ابابیل که می انداخت آنها را بسنگ از گل، پس گردانید آنها را مانند کاه خردشده، (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 2 ص 580)، مولوی نیز بدین حکایت تمثل کرده است: در ضعیفی تو مرا بابیل گیر هر یکی خصم مرا چون پیل گیر، مولوی (مثنوی)، قوت حق بود مر بابیل را ورنه مرغی چون کُشد مر پیل را؟ مولوی (مثنوی)، وآنچه آن بابیل با آن پیل کرد وآنچه پشّه کلۀ نمرود خورد، مولوی (مثنوی)
تک ندار گروه ها، گله گله، پرستو با خوراک بالوایه دمسنجه، جمع ابال اباله اباله ابیل ابول (که هیچیک از آنها در فارسی مستعمل نیست) و گفته اند جمعی است بی مفرد. دسته های پراکنده گروه های متفرق: طیرابابیل دسته های مرغان، پرستو پرستوک خطاف چلچله بابیل
فرانسوی چوبک باکتری دراز اندام و کشیده. توضیح باسیلها. قسمی از باکتریها که دراز اندام و کشیده اند و اغلب آنها ناخوشیهای مختلف را موجب میشوند از قبیل باسیل سیاه زخم باسیل کخ و غیره که اولی ناخوشی سیاه زخم را موجب میشود و دومی تولید مرض سل میکند. عده ای از باسیلها نیز در تخمیرات شرکت میکنند