معنی آتش برگ
- آتش برگآتَش بَرگ
- آتش زنه، آتش گیره، هر چیزی که با آن آتش روشن کنند، فروزینه، شیاع، پیفه، آفروزه، پد، مرخ، حطب، پوک، پده، وقود، پرهازه، هود، آتش افروز، وقیدآتش زنه، آتَش گیرِه، هر چیزی که با آن آتش روشن کنند، فُروزینِه، شَیاع، پیفِه، آفروزه، پُد، مَرخ، حَطَب، پوک، پُدِه، وَقود، پَرهازِه، هود، آتَش اَفروز، وَقید
فرهنگ فارسی عمید