معنی آتش افروختن - فرهنگ فارسی عمید
معنی آتش افروختن
- آتش افروختن
- آتش روشن کردن، کنایه از فتنه انگیختن و سبب دشمنی و جنگ میان دیگران شدن، برای مثال میان دو تن آتش افروختن / نه عقل است خود در میان سوختن (سعدی - ۱۷۲)
تصویر آتش افروختن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با آتش افروختن
آتش افروختن
- آتش افروختن
- روشن کردن آتش، فتنه انگیختن سبب دشمنی و ستیزه شدن
فرهنگ لغت هوشیار