تردید. شک و تردید. لیت و لعل. اِن و لو. شاید. باشد که. لم ولانسلم. قولهای مختلف. (یادداشت مؤلف) : درین اگر مگری می رود حقیقت نیست کجا حقیقت باشد اگر مگر نبود. سوزنی. و رجوع به ترکیب ’اگر و مگر’ در ذیل اگر شود
ستمگر. ظالم. جفاکار: نبرد کرده و اندر نبرد یافته دست دلیر گشته و اندر دلیری استمگر. فرخی. آخر دیری نماند استم استمگران زآنکه جهان آفرین دوست ندارد ستم. منوچهری، نایب شدن از کسی یا چیزی: اصاروا الجوّ قبرک و استنابوا عن الاکفان ثوب الساقیات. (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 192)
مرکز ایالت اعظمگر که در شمال غربی در ناحیۀ بنارس قرار دارد. این شهر در قرن دهم هجری قمری ازطرف اعظمخان بنا شده است. (از قاموس الاعلام ترکی) ، واجب شدن بر کسی عقال. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). واجب گردیدن عقال یعنی زکوه سال بر کسی. (از اقرب الموارد) ، بسایه شدن مردم در نیمروز. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). پناه بردن قوم در ظهر بسایه: اعقل القوم، عقل بهم الظل، ای لجاء وقلص عند انتصاف النهار. (از اقرب الموارد) ، قولهم ما اعقله عنک شیئاً، یعنی بگذار و رفع کن از خود شک را، هذا علی سبیل التهکم و الصواب ما اغفله بالغین و الفاء. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، در اصطلاح پزشکی قدیم، بیماری سستی زبان است بقسمی که نیروی سخن گفتن از بیمار سلب می شود و آنرا بپارسی زبان بستن نامند. و اگر در مورد طبیعت (مزاج) اعقال بکار رود منظور بسته شدن شکم باشد، مانند حبس البول (حبس البطن). (از کشاف اصطلاحات الفنون)