معنی افکنده تصویر افکنده افکنده انداخته شده، گسترده، کنایه از شکست خورده، کنایه از خوار، ذلیلانداخته شده، گسترده، کنایه از شکست خورده، کنایه از خوار، ذلیل فرهنگ فارسی عمید