سوار، النگو، دستبند، حلقه ای که به مچ دست می بندند، یارج، دست برنجن، ایّاره، یاره، دستیاره، اورنجن، دستینه، برنجن، ورنجن، آورنجنسِوار، اَلَنگو، دستبند، حلقه ای که به مچ دست می بندند، یارَج، دَست بَرَنجَن، اَیّارِه، یارِه، دَستیارِه، اَورَنجَن، دَستینِه، بَرَنجَن، وَرَنجَن، آوَرَنجَن