جدول جو
جدول جو

معنی میامن

میامن
میمنه ها، برکت ها
طرف راست ها، دست راست ها، جمع واژۀ میمنه
تصویری از میامن
تصویر میامن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با میامن

میامن

میامن
جَمعِ واژۀ میمنه، به معنی برکتها و سعادتها و نیکبختیها، گویند از میامن قدوم شما بیمار بهبودیافت. میامن انفاس شما مایۀ رستگاری فلان شد. (از یادداشت مؤلف). سعادت و برکت و میمنت و میمنتها و سعادتها. (ناظم الاطباء). برکتها و سعادتها. و این جمع میمنت است. (غیاث) (از آنندراج) : به میامن آن درهای روزی بر من گشاده گشت. (کلیله و دمنه). به میامن طلعت او چنان خرم گشته. (ترجمه تاریخ یمینی ص 121). میامن دولت روز افزون... (جهانگشای جوینی).
میامن برکات دم اویس قرن
به عهد دولت این صاحب قران برسان.
سلمان ساوجی.
، اندامهای جانب راست و آن جمع میمنه است که به معنی راست باشد. (از آنندراج) (از غیاث). طرف راست، جَمعِ واژۀ یمن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

مکامن

مکامن
مکمن ها، جاهای پنهان شدن، کمینگاه ها، جمعِ واژۀ مکمن
مکامن
فرهنگ فارسی عمید

تیامن

تیامن
به سمت راست گردیدن، به طرف راست مایل شدن، انحراف به راست
تیامن
فرهنگ فارسی عمید