جدول جو
جدول جو

معنی مشبه به

مشبه به
کسی یا چیزی که کسی یا چیزی دیگر را به او یا آن تشبیه می کنند
تصویری از مشبه به
تصویر مشبه به
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مشبه به

مشبه به

مشبه به
ماننده آنکه یا آنچه که کسی یا چیزی را بدان تشبیه کنند مقابل مشبه
مشبه به
فرهنگ لغت هوشیار

مشبه به

مشبه به
تشبیه کرده شده به او. (ناظم الاطباء). آن که یا آنچه که چیزی یا کسی را بدان تشبیه کنند. و رجوع به مشبّه و تشبیه شود
لغت نامه دهخدا

مشبهñبه

مشبهñبه
هرکس یا هر چیزی که کسی یا چیزی را به آن تشبیه کنند
مشبهñبه
فرهنگ فارسی معین

مشبوبه

مشبوبه
آتش افروخته. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) : نار مشبوبه، آتش افروخته. (ناظم الاطباء) ، زنی که از سرانداز و موی حسن وی افزوده شده باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

به به

به به
کلمه ای که برای تحسین و تمجید گویند. به به یی در تداول کودکان گوسفند
فرهنگ لغت هوشیار

مشبهه

مشبهه
هر یک از پیروان فرقه هایی که جهت شناساندن خداوند مانندهایی قائل می شدند
مشبهه
فرهنگ فارسی عمید