معنی مژده خواه - فرهنگ فارسی عمید
معنی مژده خواه
- مژده خواه
- کسی که به دلیل آوردن مژده خواهان مژدگانی است، کنایه از جاسوس
تصویر مژده خواه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با مژده خواه
مژده خواه
- مژده خواه
- مخفف مژده خواهنده، جاسوس. پیگرد. خبر برنده:
بشد پیش پیران یکی مژده خواه
که کس نیست ایدر ز ایران سپاه.
فردوسی.
ز بانگ طبل و بوق مژده خواهان
نخفتم هفت ماه اندر سپاهان.
(ویس و رامین)
لغت نامه دهخدا
مرده خوار
- مرده خوار
- آنکه مرده حورد آنکه لاشه خورد، آنکه از قبل مراسم کفن و دفن و عزداری مردگان ارتزاق کند
فرهنگ لغت هوشیار
مرده خوار
- مرده خوار
- لاشخور، کسی که برای خوردن غذا در مراسم ختم و عزاداری شرکت می کند
فرهنگ فارسی معین