جدول جو
جدول جو

معنی مجانق

مجانق
منجنیق ها، چوب بست های بلندی که برای کارهای بنایی درست می کنند، آلتی که در جنگ های قدیم برای پرتاب کردن سنگ یا گلوله های آتش به کار می رفته، جمع واژۀ منجنیق
تصویری از مجانق
تصویر مجانق
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مجانق

مجانق

مجانق
جَمعِ واژۀ منجنیق. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (اقرب الموارد). رجوع به منجنیق شود
لغت نامه دهخدا

مجانس

مجانس
از ریشه پارسی همگن این واژه را در انگارش نیز می توان به کار برد آنکه یا آنچه از جنس دیگری و همانند او باشد هم جنس: همچنان که اندرز چیزیست نه مجانس او اندر طبع. یا مجانس بودن، از جنس دیگری و همانند او بودن: سبب خشکی این فلزات بیشتر آنست که بجوهری که آنرا مجانس نباشد آمیخته گردند. متجانس
فرهنگ لغت هوشیار