معنی لعبه لعبه لعبت، هر چیزی که با آن بازی کنند، بازیچه، اسباب بازی، عروسک، دلبر، معشوق زیبا، چشم و چراغ، سرو خوش رفتار، صنم لعبت، هر چیزی که با آن بازی کنند، بازیچه، اسباب بازی، عروسک، دلبر، معشوق زیبا، چِشم و چِراغ، سَروِ خُوش رَفتار، صَنَم تصویر لعبه فرهنگ فارسی عمید