معنی گریه گر گریه گر گریان، کسی که گریه کند و اشک بریزد، اشک باران، گرینده، گریه ناک، گریه مند، اشک ریز، اشک فشان، باکی، اشک بار تصویر گریه گر فرهنگ فارسی عمید