معنی گرد برآوردن گرد برآوردن گَرد بَرآوَردَن گرد و خاک بر پا کردن به سبب حرکت تند و شدید، گرد و غبار بر هوا کردن، گرد انگیختن گرد و خاک بر پا کردن به سبب حرکت تند و شدید، گرد و غبار بر هوا کردن، گرد انگیختن تصویر گرد برآوردن فرهنگ فارسی عمید