اسب کتل، اسب یدک، اسب جنیبت چوب سخت درخت خدنگ که از آن تیر، دوک، زخمۀ ساز یا چیز دیگر درست می کردند سرگین خشک شدۀ گاو، گوسفند و مانند آن ها، غوشا برهنه، لخت مادرزاد، غوشت توس، درختی بزرگ و جنگلی از خانوادۀ پیاله داران، با برگ های دندانه دار و نوک تیز که دم کردۀ برگ و پوست آن برای تصفیۀ خون، تقویت معده و کاهش تب مفید است، تیس، غوشه، سندر، غان پسوند متصل به واژه به معنای گوش مثلاً پیل غوش