آب زندگی، آب چشمه ای در ظلمات که هرکس از آب آن بیاشامد عمر جاویدان پیدا می کند و هرگز نمی میرد و خضر پیغمبر از آن آب نوشیده است، شربت حیوان، چشمۀ خضر، چشمۀ حیات، ماالحیاة، چشمۀ نوش، شربت خضر، چشمۀ حیوان، چشمۀ الیاس، چشمۀ زندگی، آب حیات، آب حیوان، آب خضر، جان فزا، جان افزا، نوشاب، آب بقا
چشمۀ آب حیاه. (آنندراج) (غیاث اللغات). چشمۀ آب زندگانی. (ناظم الاطباء). نام چشمه ای به بهشت. نام چشمۀ زندگی که به ظلمات است. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، به اصطلاح اکسیریان، زیبق است. (مخزن الادویه). سیماب. (ناظم الاطباء). رجوع به زیبق و سیماب و جیوه شود، (اصطلاح تصوف) باطن اسم حی است، که هر کس به آن اسم تحقیق پیدا کند، از آب حیاتی خورد که هرگز نمیرد و حیات جاودانی یابد. (از کشاف اصطلاحات الفنون)
بیت الحیوه. آن برج که در وقت ولادت طالع مولود بود. (آنندراج) (شرفنامه) : بس که بیت الحیات را ز نخست شیر نر دیده ام ز طالع خویش. خاقانی. باد آن سعادات ابد بیت الحیاتت رامدد هیلاج عمرت را عدد غایات اقصی داشته. خاقانی
عبدالله بن محمد بن علی میانجی همدانی، مکنی به ابوالمعالی و ملقب به عین القضاه. از بزرگان مشایخ صوفیه و از دانشمندان اوایل قرن ششم هجری بود. وی بسال 492 هجری قمری در همدان متولد شد. و درطریقت شاگرد احمد غزالی بود و نیز از محضر شیخ برکۀ همدانی استفاده کرد. اما استفادۀ او از صحبت باباطاهر - که برخی نوشته اند - درست نیست زیرا باباطاهر تا زمان او زنده نبود. عین القضاه پیرو مذهب شافعی بود. او بتحصیل حکمت و کلام و عرفان و ادب عرب پرداخت ونظر به مطالعۀ بسیار در آثار امام محمد غزالی، معالواسطه شاگرد او نیز محسوب میشود. عین القضاه بواسطۀدوستیی که با عزیزالدین از مستوفیان سلاجقه داشت و عزیزالدین از مخالفان ابوالقاسم درگزینی وزیر سلطان سنجر بود، لذا ابوالقاسم نقشۀ قتل عین القضاه را چید و در محضری از حسودان و عوام الناس او را به کفر و دعوی الوهیت متهم کرد و فقها نیز بقتل این جوان دانشمند فتوی دادند. پس وی را مقید به بغداد فرستادند و ازآنجا مجدداً به همدان بازگردانیدند و در شب هفتم جمادی الاخرای سال 525 هجری قمری بر دار کشیدند. نوشته های فارسی عین القضاه مشحون از تعبیرات نغز صوفیانه است، کلام او پرسوز و گداز است، تصنع و تکلف در آثار وی مشاهده نمیشود. وی رباعیاتی عرفانی نیز به زبان فارسی سروده است. از آثار اوست: یزدان شناخت (در مسائل حکمت الهی و علوم طبیعی) ، تمهیدات (در تمهید ده اصل تصوف) ، زبدهالحقائق که رساله ای است مختصر راجع به علم ذات و صفات خداوندی، شکوی الغریب عن الاوطان الی علماء البلدان، بزبان عربی که آن را به هنگام حبس خود از بغداد به علمای همدان نوشت و شکایت از محنتهایی که برای او پیش آمده، کرده است، مکاتیب که شامل نامه های اوست. (از فرهنگ فارسی معین). و رجوع به مآخذ ذیل شود:تاریخ ادبیات در ایران تألیف صفا ج 2 ص 936، تتمۀصوان الحکمه ص 117 و 201، نفحات الانس، مجمع الفصحاء. ریاض العارفین، طبقات الشافعیۀ سبکی، کشف الظنون
دهی از بخش موسیان شهرستان دشت میشان با 500 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و برنج است. ساکنان این ده از طایفۀ بریم هستند. این ده به جَزیرات مشهور است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)