معنی عزیمت عزیمت حرکت کردن به سوی جایی، رفتن، عازم شدن، قصد، آهنگ، سحر، افسونعزیمت کردن: قصد کردن، حرکت کردن به سویی، سفر کردن حرکت کردن به سوی جایی، رفتن، عازم شدن، قصد، آهنگ، سحر، افسونعزیمت کردن: قصد کردن، حرکت کردن به سویی، سفر کردن تصویر عزیمت فرهنگ فارسی عمید