معنی ظالم - فرهنگ فارسی عمید
معنی ظالم
- ظالم
- ستمگر، بیدادگر، جبّار، ستمکار، گرداس، جائر، ستم کیش، ظلم پیشه، جفا پیشه، جان آزار، جایر، جفاجو، جفاگر، دژآگاه، مردم گزا، پر جفا، پر جور، استمگر
تصویر ظالم
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ظالم
ظالم
- ظالم
- کسی که چیزی را در غیر موضع خود نهد، جابر، ستمگر، متعدی، جفاکار، ظلم کننده
فرهنگ لغت هوشیار