معنی سعد السعود

سعد السعود: سیّارۀ مشتری، در علم نجوم پنجمین و بزرگ ترین سیارۀ منظومۀ شمسی، سعد اکبر، قاضی چرخ، زوش، قاضی فلک، زواش، زاوش، اورمزد، زاووش، هرمز، ژوپیتر، برجیس

تصویری از سعد السعود — تصویر سعد السعود

فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سعد السعود

سعد السعود

سعد السعود: همایون همایونان زاوش چهاردهمین خانه ماه بیست و چهارمین خانه ماه

سعد السعود

فرهنگ لغت هوشیار

سعدالسعود

سعدالسعود: نیکبختی نیکبختی ها، نیکبخت نیکبختان، ستاره مشتری: دراجه حصارش ذات البروج اعظم دیباچه دیارش سعد السعود از هر. (خاقانی)، بیست و چهارم است از منازل قمر

فرهنگ لغت هوشیار

سعدالسعود

سعدالسعود: سیاره مشتری، منزل بیست و چهارم از منازل

سعدالسعود

فرهنگ فارسی معین

سعدالسعود

سعدالسعود: ستارۀ مشتری. (آنندراج) (غیاث) :
صیدی چنین که گفتم واقبال صیدگه را
شعری زننده قرعه سعدالسعود فالش.
خاقانی.
دراجه حصارش ذات البروج اعظم
دیباچۀ دیارش سعدالسعود ازهر.
خاقانی

لغت نامه دهخدا

سعدالسعود

سعدالسعود: نام منزل بیست و چهارم است از منازل قمر. (آنندراج) (غیاث) :
بر سپهر لاجوردی صورت سعدالسعود
چون یکی چاه عقیقین در یکی نیلی ذقن.
منوچهری.
این پرده گرنه چرخ رفیع است پس چرا
سعدالسعود را شرف اندر قران اوست.
خاقانی

لغت نامه دهخدا