جدول جو
جدول جو

معنی سراغ گرفتن

سراغ گرفتن
کسی یا چیزی را جستجو کردن و جا و مکان او را از دیگران پرسیدن
تصویری از سراغ گرفتن
تصویر سراغ گرفتن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سراغ گرفتن

سراغ گرفتن

سراغ گرفتن
خبرپرسیدن. باخبر شدن. در پی شدن. رجوع به سراغ شود
لغت نامه دهخدا

چراغ گرفتن

چراغ گرفتن
مرادف چراغ برافروختن. (آنندراج). چراغ روشن کردن. چراغ سوختن و چراغ برکردن. (آنندراج) (غیاث). روشن کردن چراغ. (ارمغان آصفی) :
بداغ ساده رخان چند سوزم این پسران
مرا چراغ نخواهند بر مزار گرفت.
شانی تکلو (از آنندراج).
رجوع به چراغ روشن کردن و چراغ افروختن و چراغ سوختن شود
لغت نامه دهخدا

ساغر گرفتن

ساغر گرفتن
گرفتن و نوشیدن پیاله شراب، میخواره شدن باده پرست گردیدن
ساغر گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار

قرار گرفتن

قرار گرفتن
استوار و محکم شدن
ساکن شدن، جا گرفتن
آرام گرفتن، ثابت گشتن
قرار گرفتن
فرهنگ فارسی عمید