جدول جو
جدول جو

معنی سان دیدن

سان دیدن
در امور نظامی بازدید کردن فرمانده در حال عبور سواره یا پیاده از سربازانی که به صف ایستاده باشند
تصویری از سان دیدن
تصویر سان دیدن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سان دیدن

سان دیدن

سان دیدن
گذشتن فرمانده از برابر سربازان و مشاهده آنان. درین هنگام سربازان به حالت خبر دار هستند
فرهنگ لغت هوشیار

سان دیدن

سان دیدن
سپاه را از نظر گذراندن. دیدن سپاه. دیدن لشکر را با ساز و برگ:
دید چندانی که سان لشکر افلاک را
بر منجم طالع خصمش نشد هرگز عیان.
شفیع اثر (از آنندراج).
رجوع به سان و سان دادن شود
لغت نامه دهخدا

سان دادن

سان دادن
عرض سلاح و سامان لشکر. (از آنندراج ذیل سان). عرض سپاه نمودن. (ناظم الاطباء). عرض دادن. لشکر عرض دادن:
خوبان عجب که فیل مدارا و هند سان
تسخیر ملک دل بتطاول حواله است.
ظهوری (از آنندراج).
سان دهم از قطره های خون خود صفهای دل
لشکر دل بر سپاه جسم و جان خوش غالب است.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا