کنایه است از محیل و مکار، (آنندراج)، حیله گر، نیرنگ باز، افسونگر، روبه باز: کی ز آه و اشک مظلومان دلش آید به رحم گرگ بالان دیده باشد ظالم و روباه باز، مخلص کاشی (از آنندراج)، و رجوع به روبه باز و روباه بازی شود
حیله، حیله گری، حیله بازی، (ناظم الاطباء)، مکر، فند و فریب، (لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی)، مکاری، نیرنگ بازی، رجوع به روباه بازو روباه بازی کردن و روبه باز و روبه بازی کردن شود، - روباه بازی درآوردن، روباه بازی کردن، رجوع به روباه بازی کردن شود، ، فقر یا ضعف نمودن به دروغ، تماوت و تمارض
روباه باز. حیله گر. مکار. نیرنگ باز. در افعال و رفتار وصفت و طبیعت چون روباه محیل و فریبنده: به غمزه عقل گدازی به چنگ چنگ نوازی به وعده روبه بازی به عشوه شیرشکاری. ابوالفرج رونی. شد شکار چشم روبه باز پردستان تو صد هزاران جان شیرین شکاری ای پسر. سنایی. ترسم این پیر گرگ روبه باز گرگی و روبهی کند آغاز. نظامی