جدول جو
جدول جو

معنی خوش باور

خوش باور
ویژگی کسی که خبر یا سخنی را زود باور می کند، ساده دل، ساده لوح، زودباور
تصویری از خوش باور
تصویر خوش باور
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خوش باور

خوش باور

خوش باور
زودباور. آنکه هر گفته را راست دارد و همه کس را استوار داند. مقابل دیرباور یا بدباور. یقنه. میقان. میقانه. ذویقین. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

خوش باور

خوش باور
خوش پندار، خوش خیال، خوش گمان، دهن بین، زودباور، ساده، ساده دل، ساده لوح، صاف وساده
متضاد: بدباور، دیرباور
فرهنگ واژه مترادف متضاد

خوش باوری

خوش باوری
زودباوری. سهل القبولی، کنایه از سادگی است
لغت نامه دهخدا

زود باور

زود باور
آنکه سخن دیگران را بیدرنگ و بی اندیشه می پذیرد و باور می کند
زود باور
فرهنگ لغت هوشیار

خوش ظاهر

خوش ظاهر
برون آراسته کسی که درای ظاهر آراسته باشد مقابل خوش باطن نیکو باطن
فرهنگ لغت هوشیار