جدول جو
جدول جو

معنی خطوات

خطوات
خطوه ها، فاصله های میان دو پا در راه رفتن، گام ها، قدم ها، در تصوف گام هایی که سالک در طریقت برمی دارد، جمع واژۀ خطوه
تصویری از خطوات
تصویر خطوات
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خطوات

خطوات

خطوات
جَمعِ واژۀ خُطوَه و خَطوَه. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (ترجمان علامه جرجانی) : یا ایها الناس کلوا مما فی الارض حلالاً طیباً و لاتتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین. (قرآن 168/2). یا ایها الذین امنوا لاتتبعوا خطوات الشیطان و من یتبع خطوات الشیطان فانه یأمر بالفحشاء و المنکر ولولافضل اﷲ علیکم و رحمته مازکی منکم من أحد أبداً و لکن اﷲ یزکی من یشاء واﷲ سمیع علیم. (قرآن 21/24)
لغت نامه دهخدا

سطوات

سطوات
حمله کردن هجوم بردن، به قهر رفتن، حمله هجوم، غلبه قهر، ابهت وقار
سطوات
فرهنگ لغت هوشیار

خلوات

خلوات
خلوت ها، فاقد ازدحام و شلوغی مثلاً شهر خلوت، تنهایی ها، تنها ماندن با معشوق، جاهای فاقد ازدحام و شلوغی، در تصوف دوری گزیدن سالکان از مردم برای تزکیه نفس، جمعِ واژۀ خلوت
خلوات
فرهنگ فارسی عمید

خاوات

خاوات
نام محلی است در سی و چهار هزارگزی جنوب غربی سبزوار واقع در ایالت کلان دایزنگی تابع کابل به افغانستان، این محل بین خط 68 درجه و 54 ثانیۀ طول شرقی و 34 درجه و 6 دقیقه و 29 ثانیۀ عرض شمالی قرار دارد، (از قاموس جغرافیایی افعانستان ج 2)
نام رودی است به افغانستان در صد و سی و پنجهزار و پانصدگزی جنوب سبزوار ولایت بهسود ایالت دایزنگی کابل، بین 68 درجه و 23 دقیقه و12 ثانیۀ طول شرقی و 34 درجه و 14 دقیقه و 52 ثانیۀ عرض شمالی، (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
لغت نامه دهخدا

خذوات

خذوات
موضعی است. (از منتهی الارب). و نام این موضع در اخبار بسیار آمده است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا