مقابل خیس، فاقد رطوبت مثلاً دستمال خشک، بی آب مثلاً رود خشک، فاقد تازگی مثلاً سبزی خشک، فاقد ترشح طبیعی مثلاً دهان خشک، سرفۀ خشک، فاقد نرمی مثلاً فنر خشک، بدن خشک، کنایه از پژمرده (گیاه) مثلاً گل خشک، کنایه از دارای حالت جدی و غیر دوستانه مثلاً رفتار خشک، کنایه از خالص، بی غش مثلاً زر خشک، بن مضارع خشکیدن، کنایه از در حمام های عمومی، لنگ بدون رطوبت و معمولاً تمیز، کنایه از لاغر، کنایه از اندک، خشکی، زمینمقابلِ خیس، فاقد رطوبت مثلاً دستمال خشک، بی آب مثلاً رود خشک، فاقد تازگی مثلاً سبزی خشک، فاقد ترشح طبیعی مثلاً دهان خشک، سرفۀ خشک، فاقد نرمی مثلاً فنر خشک، بدن خشک، کنایه از پژمرده (گیاه) مثلاً گل خشک، کنایه از دارای حالت جدی و غیر دوستانه مثلاً رفتار خشک، کنایه از خالص، بی غش مثلاً زر خشک، بن مضارعِ خشکیدن، کنایه از در حمام های عمومی، لُنگ بدون رطوبت و معمولاً تمیز، کنایه از لاغر، کنایه از اندک، خشکی، زمین