معنی حق الشرب - فرهنگ فارسی عمید
معنی حق الشرب
- حق الشرب
- پولی که بابت بهای آبی که به خانه یا مزرعه می رسد داده می شود، حقابه، آب بها
تصویر حق الشرب
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با حق الشرب
حق الشرب
- حق الشرب
- آب بها حقی است که بسهمی از آب رودخانه تعلق میگیرد، آب بها
فرهنگ لغت هوشیار
حق الارض
- حق الارض
- حقی که بمالک زمین دهند برای کشت یا چرانیدن مواشی یا مرور و امثال آن
فرهنگ لغت هوشیار
حق الارض
- حق الارض
- حقی که بمالک زمین دهند برای کشت یا چرانیدن مواشی یا مرور و امثال آن
لغت نامه دهخدا
حق الورک
- حق الورک
- مغاکی که سر استخوان ران در آن است. حق الفخذ. حق الحاوی
لغت نامه دهخدا