جدول جو
جدول جو

معنی جرنگیدن

جرنگیدن
صدا کردن شمشیر و زنگ و هر چیز فلزی یا چینی هنگامی که به چیزی بخورد، برای مثال به ابر اندر آمد دم کرهّ نای / جرنگیدن گرز و هندی درای (فردوسی۱ - ۱۲۶۷)
تصویری از جرنگیدن
تصویر جرنگیدن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با جرنگیدن

ترنگیدن

ترنگیدن
صدا کردن زهِ کمان هنگام تیر انداختن، صدای خوردن گرز و شمشیر به سپر و مانند آن، برای مِثال ز کوب گرز و ترنگیدن حسام بُوَد / فضای معرکه همچون دکان آهنگر (اثیرالدین اومانی - لغتنامه - ترنگیدن)
ترنگیدن
فرهنگ فارسی عمید