جدول جو
جدول جو

معنی تشنک

تشنک
قسمتی از جمجمه در پیش سر که در کودکی نرم است، یافوخ، جاندانه
تصویری از تشنک
تصویر تشنک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تشنک

تشنک

تشنک
از پیش سر، جایی را گویند که در کودکی نرم و جهنده میباشد وآن را به عربی یافوخ خوانند. (برهان) (آنندراج) (ازفرهنگ رشیدی) (از ناظم الاطباء). و جاندانه نیز گویند. (فرهنگ رشیدی). و رجوع به یافوخ و جاندانه شود
لغت نامه دهخدا

تشنک

تشنک
سواک النبی. ناعمه. ابوشوشه. قویسه. مریمیه. سلبیه. مریم گلی. و امروزباغبانهای ما سلبی گویند. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

تانک

تانک
خزانه آب و نفت و غیره که در کارخانه ها بکار میرود و نیز بمعنای ارابه زره دار جنگی است که با توپ و مسلسل مسلح است و بر روی نوارهای زنجیر مانندی از پولاد حرکت میکند انگلیسی زره پوش اتومبیل زره پوش که با مسلسل و توپ مجهز است و بوسیله چرخهای محکم و سنگین خود میتواند در زمین ناهموار حرکت کند
فرهنگ لغت هوشیار