جدول جو
جدول جو

معنی پیغن

پیغن
سداب، گیاهی خودرو با برگ هایش ضخیم، بدبو، آبدار و تلخ، گل های زرد رنگ و دانه های قهوه ای رنگ مثلثی که برگ و دانۀ آن در پزشکی به کار می رود، سذاب، پیگن
تصویری از پیغن
تصویر پیغن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پیغن

پیغن

پیغن
سداب. فیجن. پیگن. سداب را گویند و آن گیاهی باشد دوائی مانند پودنه و خوردن آن دفع قوت باه و مباشرت کند و معرب آن فیجن است. (برهان)
لغت نامه دهخدا

پیغو

پیغو
حاکم خلخ، پادشاه ترکستان: اندر عمل تسکین عیار بک غازی بندند میان پیشت صد پیغو و صد تکسین. (سوزنی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیهن

پیهن
خار پشت بزرگ تیرانداز اسغر بیهن 0 پیه ناک: پرپیه دارای پیه بسیار: مدموم سخت فربه پیه ناک از شتر و جر آن
فرهنگ لغت هوشیار