معنی پی سپر پی سپر پی سپار، پی سپرده، لگدکوب، پایمال، برای مثال حافظ سر از لحد به در آرد به پای بوس / گر خاک او به پای شما پی سپر شود (حافظ - ۴۵۸ حاشیه)، پی سپرنده، پی سپار، روندهپی سپر کردن: پی سپار لگدمال کردن، پایمال کردن، پی سپار کردن تصویر پی سپر فرهنگ فارسی عمید