جدول جو
جدول جو

معنی بوالعلا

بوالعلا
کنیۀ پالوده، کنیۀ هر مرد جاهل عالم نما، کنایه از احمق، نادان
تصویری از بوالعلا
تصویر بوالعلا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بوالعلا

بوالعلا

بوالعلا
کنیت پالوده، کینه ایست برای هر احمق و نادان جاهل عالم نما: (بقانگ طاوسان کنی گفتا که لا پس نه ای طاوس خواجه بوالعلا) (مثنوی)
بوالعلا
فرهنگ لغت هوشیار

بوالعلاء

بوالعلاء
رجوع به ابوالعلاء شود، بلغت رومی، بوب و کوب بمعنی حصیر باشد. (آنندراج) (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

ذوالعلی

ذوالعلی
بلند پایه صاحب رفعت خداوند بلندی، صفتی است از صفات خدای تعالی
ذوالعلی
فرهنگ لغت هوشیار

بوالعجب

بوالعجب
غریب و عجیب، مسخره، شعبده باز، صاحب تعجب و بازیگر
بوالعجب
فرهنگ لغت هوشیار

بوالعجب

بوالعجب
هر چیز عجیب وغریب، کسی که کارهای شگفت بکند، شعبده باز. گویا دراصل کنیه ای بوده برای کسی که چشم بندی و تردستی و شعبده می کرده
بوالعجب
فرهنگ فارسی عمید

بنوالعلات

بنوالعلات
فرزندان مرد از مادران جداگانه. بدان جهت که چون مردی زنی بر زن دیگر خواست گویی سیرآب بودپس دوباره آب خورد. (منتهی الارب). برادرانی که از یک پدر و مادرهای مختلفه بوجود آمده باشند و علات جمع عله بمعنی هوو اسم آن بشکل مماله می آید. (المرصع)
لغت نامه دهخدا