معنی بافت کار
- بافت کار
- بافنده، کسی چیزی را می بافد، مخفّف واژۀ بافنده کار، باف کار، جولاه، حائک، پای باف، نسّاج، تننده، جولاهه
واژههای مرتبط با بافت کار
باف کار
- باف کار
- بافَندِه، کسی چیزی را می بافد، مخفّفِ واژۀ بافنده کار، پای باف، نَسّاج، حائِک، جولاه، جولاهِه، تَنَندِه، بافت کار
بافتکار
- بافتکار
- که بافد، که بافتن پیشه دارد، جولاهه، بافنده، حائک، آنکه کارش بافتن است، نساج:
این بافتکار دنیی جولاهه
رشتن ز هیچ و هیچ بود کارش،
ناصرخسرو
عبادت کار
- عبادت کار
- ویژگی آنکه کارش عبادت است، عابد، پارسا
راست کار
- راست کار
- دُرُستکار، کسی که کارهایش از روی راستی و درستی باشد، امین، پاک دَست، دُرُست کِردار، صَحیحُ العَمَل،
برای مِثال خواهی که رستگار شوی راست کار باش / تا عیب جوی را نرسد بر تو مدخلی (سعدی۲ - ۶۸۰)
کاست کار
- کاست کار
- دروغگوی دروغزن
کاست کار
- کاست کار
- متقلب، دروغ گو
بانی کار
- بانی کار
- معمار، (ناظم الاطباء)، بنا
کاست کار
- کاست کار
- دروغگوی را گویند چه کاست بمعنی دروغ هم آمده است، (برهان)
صاف کار
- صاف کار
- پخکار گلگیر ساز
