معنی بازی کردن بازی کردن چیزی در دست گرفتن و خود را بیهوده با آن سر گرم ساختن، به تفنن کاری کردن، قمار کردن، کاری به قصد تفریح یا ورزش انجام دادن تصویر بازی کردن فرهنگ فارسی عمید