معنی بازده - فرهنگ فارسی عمید
معنی بازده
- بازده
- نتیجۀ کار یک دستگاه به نسبت مقدار انرژی که در آن مصرف می شود، مقدار محصولی که انسان یا ماشین در مدت معین تولید می کند، راندمان
تصویر بازده
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با بازده
بازده
- بازده
- مقدار درآمد و نتیجه و بهره برداری که از زمین مزروع یا کارخانه ای حاصل شود
فرهنگ لغت هوشیار
بازده
- بازده
- مقدار درآمد و نتیجه و بهره ای که از زمین مزروع یا کارخانه ای حاصل شود.
لغت نامه دهخدا