جدول جو
جدول جو

معنی باد بروت

باد بروت
خودبینی، خودپسندی، عجب، تکبر، غرور، باد و بروت، باد سبلت
تصویری از باد بروت
تصویر باد بروت
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با باد بروت

باد بروت

باد بروت
کنایه از عجب و تکبر و غرور باشد. (برهان) (ناظم الاطباء). مردم صاحب تکبر و خداوند غرور را گویند. (برهان). متکبر و مغرور و لاف زن و آنکه بر خود نازد و فخر کند و فیاش و بادبر. (ناظم الاطباء) :
گر باد بروتم بجز از خاک در تست
چون شانۀ نو سبلت و ریشم همه برکن.
سنائی.
چیست این باد بروت خواجگی
سیم دارم فاضلم باری کیم ؟
جمال الدین عبدالرزاق.
شمعی که نه از تو نور گیرد
از باد بروت خود بمیرد.
نظامی.
این باد بروت و نخوت اندربینی
آن روز که از عمل بیفتی بینی.
سعدی (مفردات).
کیست آن ظالم که از باد بروت
ظلم کرده ست و خراشیده ست روت ؟
مولوی.
من ترک هند و جیغۀ چیپال گفته ام
باد بروت جونه بیک جو نمیخرم.
شیخ آذری.
رجوع به باد شود
لغت نامه دهخدا

باد برود

باد برود
محرف یا لغتی در باد بروت. رجوع به باد بروت شود
لغت نامه دهخدا

بادبروت

بادبروت
عجب و تکبر و غرور مردان (چنانکه (باد گیسو) نخوت و غرور زنانست) لاف زدن
فرهنگ لغت هوشیار

باد و بروت

باد و بروت
خودبینی، خودپسندی، عجب، تکبر، غرور، بادِ بُروت، بادِ سِبلَت برای مِثال چند دعویّ و دَم و بادوبروت / ای تو را خانه چو بیت العنکبوت (مولوی - ۱۲۹)
باد و بروت
فرهنگ فارسی عمید

باد برین

باد برین
باد صبا، بادی که از سمت شرق یا شمال شرقی بوزد، برای مِثال گیتیت چنین آید گردنده بدین سان هم / هم باد برین آید و هم باد فرودین (رودکی - ۵۲۷)
باد برین
فرهنگ فارسی عمید